كوچه ها باریكن دكونها بسته اس
خونه ها تاریكن طاقها شكسته اس
از صدا افتاده تار و كمونچه
مرده می برن كوچه به كوچه
نگاه كن مرده ها به مرده نمیرن
حتی به شمع جون سپرده نمیرن
شكل فانوسی ان كه اگه خاموشه
واسه نفت نیست، هنوز یه عالم نفت توشه
جماعت من دیگه حوصله ندارم
به خوب امید و از بد گله ندارم ( ادامه )
گرچه از دیگرون فاصله ندارم
كاری با كار این قافله ندارم