باز آمدم از راه سفر یکبار دگر در خونه ی تو
گل داده باز گلخونه دل از بوی تو و دوردونه تو
سر می نهد این خانه بدوش شادان وخموش بر شونه تو
پر می کند از باده ی شوق چشمون خود را پیمونه تو
باز امشب این دیوونه دل بر بام و بر سر می زنه
غم اومده تا پشت در باز حلقه بر در می زنه ( ادامه )
یاد تو و دوریه تو آتیش به جونم می زنه
من می روم اما دلم در سینه پر پر می زنه
سرد و غمین می خونه این ویرونه دل
باز امشب این دیوونه دل بر بام و بر سر می زنه