نه اینکه خونِمون با هم نمی خونه
ته فنجونمون با هم نمی خونه
باید با احترام از هم جدا شیمُ
باید تسلیمِ تصمیمِ خدا شیمُ
بذار پایان ما با گریه امضا شه
به نفعِ هردوتامونه بگو باشه
به نفعِ هر دومونِ گرچه می دونم
غمت مثلِ خوره میفته به جونم
می دونم، رفتنت خیلی واسم سخته
می دونم، هرکی با تو باشه خوشبختِ
می دونم، سختِ امّا با خودت لج کن
سره همین دوراهی راهتُ کج کن ( ادامه )
نمی گم من زدم احساسمو کشتم
نمی گم بعده تو خالی شده پشتم
نمی گم تا ابد یادت نمی افتم
فقط می گم جدایی رو پذیرفتم
ازینجا تا ته دنیا خداحافظ
آهای دلتنگی فردا خداحافظ
یه خواهش می کنم، حرفِ منو گوش کن
تمومِ خاطرهامو فراموش کن