من و تـو کنار دریا فصـل عاشقونه داشتیم …
روی هر سـنگی و موجی گل خاطره میکاشتیم …
دست به دست هم میرفتیم پابرهنه روی شن ها …
حتی اندازه ی یک غـم ٬ فاصـله نبود بین ما …
منو تو قــصه میگفتیم واسه ماهیای دریــا …
تا که از ما یـاد بگیرن که نزارن همو تنها …